از تو کم می دانم و از زخم هایت بی شمار

امام حسین (ع) : اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید.

___________________________________________________________________________

 

 

حرف هایت را اگر ...

 

دل به گلبانگ پیامت می سپردم خوب بود

حرف های روشنت را می شمردم خوب بود

می رسد بر گوش جان، فریاد هل من ناصرت

دل به فریاد غیورت می سپردم خوب بود

جای آن که تیغ غم بر سر زنم در روضه ات

دست های بیعتت را می فشردم خوب بود

گر به جای گریه ی خالی، به دست معرفت

گردِ بدعت را ز دینت می سِتردم خوب بود

گریه بر زخم تنت خوبست، اما گر شبی

از غم تحریفِ نامت می فسردم خوب بود

از تو کم می دانم و از زخم هایت بی شمار

حرف هایت را اگر من می شمردم خوب بود

 

رضا اسماعیلی

غزل عاشورایی جدیدی از شاعر معاصر رضا اسماعیلی


تقدیم به اسوه بندگی و یکتاپرستی ، حضرت حسین بن علی ( ع ) :
رستاخیز بیداری

 

تو را سلطان نمی‌خوانم، چه عنوان دل‌آزاری
اگر چه شاه خوبانی، ولی از شاه بیزاری
تو مولا هستی و مردم‌نوازی رسم و آیین‌ات
نداری نسبتی هرگز، تو با سلطان درباری
نه شاهنشاه و سلطانی، نه اربابی و نه خانی
تو پرچمدار توحیدی، امام امتی، آری
تو مولایی، چه عنوانی از این بهتر برای تو؟
نخواهم گفت مدحت را، به لفظ کوچه - بازاری
امام عدل بختی تو، نداری تاج و تختی تو
نداری امپراتوری، تو دوری از ستم‌کاری
تو انسانی که مولانا، به دنبال تو می‌گردد
تو شمس‌الدین معنایی، که جان روشنی داری
تو تقدیر زمین، شأن نزول آسمان هستی
و می‌پاشد جهان از هم، بدون نور تو، آری
تو ثاراللهی و کرب و بلا تفسیر سرخ تو
شبی ای کاش از این اسم اعظم پرده برداری
جهان بعد از قیام تو، مسلمان حقیقت شد
قیام‌ات، انفجار نور، رستاخیز بیداری 
به نسل عاشقان دادی، به خون، سرمشق آزادی
تو احرار جهان را تا ابد، سالار و سرداری
تو را با لهجه پیروز خون باید ثنا گفتن
تو جان دین، حسین بن علی، تفسیر ایثاری
 
رضا اسماعیلی