نمایشگاه کتاب: پایتخت دانایی

______________________________________________________________________________________________________________________

.

.

یادداشت(رضا اسماعیلی) - آیا تا به حال فکر کرده‌اید‌ چرا ما کم مطالعه می‌کنیم؟ جواب این سوال خیلی ساده است: چون از مطالعه کردن لذت نمی‌بریم و لذت مطالعه را کشف نکرده‌ایم.

به همین خاطر هنگام مطالعه کردن به جای احساس لذت و نشاط، دچار ملال و کسالت می‌شویم و به دنبال بهانه‌ای می‌‌گردیم تا بلافاصله کتاب را زمین بگذاریم و به دنبال کاری دیگر برویم! از آنجا که اولین ملاقات رسمی ما با کتاب در دبستان اتفاق می‌افتد و این ملاقات، ملاقاتی کاملا رسمی، ناگزیر و تکلیفی است، این دیدار ناخواسته، به جای «وصل»، به «فصل» می‌انجامد! شاید مطالعه‌گریزی ما نیز ریشه در همین امر داشته باشد؛ یعنی از ابتدا سعی نکرده‌ایم اولین دیدار با کتاب را به دیداری دوست‌داشتنی، شیرین و خاطره‌انگیز تبدیل کنیم تا این دیدار به پیوندی استوار میان ما و کتاب تبدیل شود و عادت مطالعه را در ما ملکه کند.

بدیهی است وقتی کجروی از خشت اول آغاز شود، این بنیان معیوب تا ثریا ادامه پیدا می‌کند.

برای آنکه اولین دیدار و ملاقات ما با یارمهربانی چون کتاب به دیداری عاشقانه و ماندگار تبدیل شود، باید مطالعه را از منزل لذت آغاز کنیم؛ چراکه معمولا اولین قرار ملاقات غیررسمی و خودخواسته ما با کتاب در خلوتگاه لذت اتفاق می‌افتد و چه دیدار شگفت و هیجان‌انگیزی! من هنوز خوب به یاد دارم که در دوران دبستان، پل پیوند من با کتاب، داستان‌های مصوری بود که در کیهان‌ بچه‌ها می‌خواندم.

بدون هیچ اغراقی، لذتی که من از خواندن آن داستان‌های مصور و تخیلی در دوران کودکی می‌بردم، با هیچ لذت دیگری قابل مقایسه نبود.

از همین‌رو بر این اعتقاد و باورم که برای بالا بردن فرهنگ کتابخوانی در جامعه، باید سرمایه‌گذاری را از دوران کودکی آغاز کنیم، آن هم با برنامه‌ریزی حساب شده، دقیق و کارشناسانه، به طوری که فرهنگ مطالعه و کتابخوانی از کودکی در ما نهادینه شود.كشف لذت مطالعه كاری است «سهل و ممتنع». سهل از آن جهت كه نياز به مطالعه، مثل نياز به شنيدن موسيقي يا ديدن يك فيلم خوب، يك نياز روحي است كه در همه ما وجود دارد، و ممتنع از آن نظر كه به فعليت در آوردن اين نياز روحي و تبديل آن به يك عادت خوب و پسنديده، به تمرين و ممارست و زمان نياز دارد، به شرط آنكه دغدغه مطالعه را داشته باشيم و از اين سيری كاذب به كتاب در عذاب باشيم.

رسیدن به این دقیقه، آگاه شدن از حکمت سخنان زیر است که از زبان یکی از بزرگان نقل شده است:«من هيچ غمي نداشتم که خواندن يک صفحه کتاب از بين نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنيا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نيست.» برای تربيت جامعه‌ای كتابخوان و کتاب‌دوست بايد جنس نياز افراد را شناخت و متناسب با عطش و نياز روحی آنان به توليد و عرضه كتاب پرداخت.

ايجاد انگيزه و كشف نياز، بستر مناسب را برای نطفه بستن مطالعه در روح ما ايجاد می‌كند؛ نياز به رمزگشايي از ناشناخته‌ها و حركت از ظلمت به سوی نور.

همچنان كه گفته شد برای كسب عادت مطالعه بايد در خودمان ايجاد انگيزه كنيم و نيازهای روحی‌مان را بشناسيم؛ ولي اين امر بايد به صورت غيرمستقيم و نامحسوس اتفاق بيفتد. يعنی ابتدا از ناخودآگاه آغاز شود تا رفته‌رفته در ضمير خودآگاه ما راه پيداكند، درست مثل نفس كشيدن.

شما اين فرايند حياتی را به صورت خودآگاه و ارادی انجام نمی‌دهيد، بلكه به خاطر يك نياز فيزيولوژيك اين عمل به صورت خودبه‌خود اتفاق می‌افتد.

فرايند مطالعه نيز بايد در چنين قالبی تجلی كند، يعنی بايد به صورت ناخودآگاه و برای ارضای يك نياز روحی اتفاق بيفتد؛ همچون نياز كودكان به بازی كه ارضای سالم آن باعث بهجت روحی و رضايت خاطر می‌شود.

وقتی مطالعه در ما نهادینه شد، آن وقت می‌توانیم برای مطالعه هدفمند برنامه‌ریزی کنیم. بدیهی است که هدف ما از مطالعه و انس با کتاب این نیست که خودمان را تبدیل به انبار معلومات و محفوظات پراکنده کنیم و از هر دری سخنی بخوانیم، بلکه هدف‌ غایی ما این است که مطالعه به تکامل شخصیت علمی، انسانی و معنوی ما کمک کند و راه را برای دستیابی ما به یک جهان‌بینی انسانی هموار سازد. برای تحقق این هدف، داشتن یک سیر مطالعاتی ضروری است.

فرصت طلایی نمایشگاه کتاب 1402جان کلام آنکه مطالعه یک نیاز روحی و معنوی است که بی‌توجهی به ارضای مطلوب‌ آن، فرآیند تکامل انسانی، علمی و اجتماعی ما را دچار وقفه می‌کند.

برای پیشگیری از این ضایعه جبران‌ناپذیر، بهترین راهکار، انس با کتاب و کشف لذت مطالعه است.

برپایی سالانه نمایشگاه کتاب، فرصتی طلایی برای پاسخ دادن به این نیاز فرهنگی است؛ فرصتی برای باروری و بالندگی اندیشه‌ها و به برگ و بار نشستن درخت دانایی و بینایی، فرصتی برای آیینگی و خودیابی.

آری، نمایشگاه کتاب پایتخت دانایی و روشنایی است. بیایید این فرصت طلایی را دریابیم و از هم‌اکنون خودمان را برای دیدار با نور و نوراندیشان آماده کنیم.

برپایی شوق برانگیز سی‌و‌چهارمین نمایشگاه کتاب براصحاب‌ فکر و فرهنگ و همه دوست‌داران این یار مهربان مبارک و خجسته باد.

خبرگزاری کتاب، دوشنبه 18 اردیبهشت 1402

https://www.ibna.ir/fa/note/336719/

یادداشتی در باره شهرستان ادب

____________________________________________________________________________________________________________________________

.

ای عشق دل‌افروز! دل من به تو گرم است

.

رضا اسماعیلی همزمان با روز شعر و ادب فارسی در یادداشتی به ضرورت فعالیت‌ مجموعه‌های فنی مردمی در حوزه شعر امروز تأکید کرد و از شهرستان ادب به عنوان یکی از نمونه‌های موفق یاد کرده است.


خبرگزاری تسنیم، رضا اسماعیلی:
هنر شعر که در ایران از پشتوانه و پیشینه‌ای هزار و دویست ساله برخوردار است و به راستی آیینه بی غبار فرهنگ، تمدن و خرد ایرانیان می‌باشد، امروزه به عنوان یک رسانه قدرتمند و تأثیرگذار می‌تواند ضمن تبیین گفتمان انقلاب اسلامی، سیمای فرهنگ ریشه‌دار و با شکوه ایرانی_ اسلامی را در مقابل چشم جهانیان به تماشا بگذارد؛ چرا که امروز سنگر شعر، سنگر پاسداری از نوامیس ملی و اسلامی ، سنگر حفظ ارزش‌ها، سنگر ابلاغ پیام های انـسانی به مردم جهان ، سنگر مقاومت و پایداری در برابر زیاده خواهی های قدرت های استکباری، سنگر حق جویی و عدالت خواهـی ، و سنگر غیرت و شرف و آزادگی است.
دغدغه‌های ارجمند مقام معظم رهبری در باره فرهنگ و هنر و شعر و ادبیات نیز بر کسی پوشیده نیست. به اذعان اکثر اصحاب فکر و فرهنگ، رهبر ادیب و فرزانه انقلاب یگانه شخصیتی است که از فردای پیروزی انقلاب تا به امروز همواره در مورد نقش کلیدی فرهنگ – بخصوص شعر و ادبیات – تأکید کرده و تذکر داده‌اند؛ ولی علی‌رغم همه این تأکیدات روشن و راهگشا، متأسفانه به شعر و ادبیات تا به امروز آنگونه که شایسته و بایسته است، بها داده نشده و قبیله شاعران همچنان مهجور و مظلوم باقی مانده‌اند.
رهبر معظم انقلاب در اکثر دیدارهای خود با اصحاب فکر و فرهنگ روی این نکته – توجه به شعر به عنوان یک سرمایه ملی – تأکید فرموده و متولیان و سیاست‌گذاران فرهنگی را به برنامه‌ریزی برای ارتقای فرهنگی جامعه و بهره‌برداری شایسته از سرمایه ملی شعر و ادبیات تشویق و ترغیب کرده‌اند. به کار بردن تعبیر «ثروت ملی» برای تبیین جایگاه رفیع شعر در جامعه، مبین نگاه آمیخته با تعظیم و تکریمی است که در افق دیدگاه رهبری نسبت به شعر وجود دارد:
«شکى نیست که شعر یک ثروت ملى است. اگر کسى در این تردید بکند، در یکى از بدیهى ترین مسائل تردید کرده. شعر یک ثروت براى هر کشور است؛ یک ثروت بزرگ و پرثمرى است. اولاً باید این ثروت را ایجاد کرد، ثانیاً باید این را روز به روز افزایش داد که دچار خسران و کم آمدن و کاهش نشود. ثالثاً باید از آن براى نیازهاى کشور استفاده ى بهتر و برتر کرد». ( بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شاعران در نیمه‌ی ماه مبارک رمضان ۱۳۸۷)


ای عشق دل‌افروز! دل من به تو گرم است
امین شعر انقلاب امسال نیز در دیداری که در نیمه ماه مبارک رمضان و در شب ولادت با سعادت کریم اهل بیت، حضرت امام حسن مجتبی (ع) با شاعران داشتند، در خصوص برنامه‌ریزی برای ارتقای شعر و ادبیات با اشاره به فعالیت‌های مؤسسه «شهرستان ادب» فرمودند: «حالا که آقای وزیر محترم هم اینجا حضور دارند بگویم؛ گویا دولت اخیراً یک دوره‌های کوتاه‌مدّتی درست کرده‌است برای این که شاعر تربیت بشود، امّا با یک روز و پنج روز و دو هفته که شاعر تربیت نمی شود؛ این‌ها کار همین مجموعه‌های فنّیِ مردمی مثل «شهرستان ادب» است. دستگاه‌های دولتی هم اگر می‌خواهند کاری بکنند باید به این‌ها کمک کنند؛ باید کمک کنند به این‌ها، این ها را تقویت کنند، تجهیز کنند تا این‌ها بتوانند کار خودشان را انجام بدهند.»
اشاره صریح رهبر ادیب انقلاب به شهرستان ادب و اظهار رضایت از فعالیت‌های ادبی این مؤسسه مبین نکات قابل تاملی است که جا دارد به صورت جدی به آن پرداخته شود. به راستی وجه تمایز فعالیت‌های «شهرستان ادب» با فعالیت‌های سایر نهادهای فرهنگی (متولیات رسمی و دولتی فرهنگ و هنر) چیست که تأیید و تمجید رهبر معظم انقلاب را به دنبال داشته است؟ برای پیشگیری از اطاله کلام به این وجوه تمایز به صورت تیتروار اشاره می‌کنم:


۱ – آرمان گرایی توام با واقع بینی و حفظ ماهیت انقلابی:
یکی از وجوه تمایز شهرستان ادب با سایر نهادهای فرهنگی رسمی، آرمان گرایی توام با واقع بینی و حفظ ماهیت انقلابی است. داشتن آرمان‌های انسانی و اهداف بزرگ، ما را از افتادن در دامچاله‌های «تکرار» و «یکنواختی»‌ و خزیدن در پیله «عادت» حفظ می‌کند. البته این آرمان گرایی باید منطبق بر «‌واقعیت» و «واقع نگری» باشد تا محصول و برون داد آن، نیکبختی، ‌بهروزی و رستگاری انسان باشد.
تلفیق «آرمان‌گرایی» با «واقع نگری»‌رسیدن به نقطه اعتدال است و «اعتدال» ما را به «عدالت» رهنمون می‌شود. آرمان‌گرایی واقع نگرانه و عقل محور، قدرت تفکر، خلاقیت، ابتکار و نوآوری را در انسان تقویت می‌کند. از همین رو، شاعران آرمان‌گرا، شاعرانی خلاق، جسور و نوآورند و زندگی را « جور»‌دیگر می‌بینند.
اما روز‌مرگی، هبوط و فرو افتادن در باتلاق عفن «تکرار» و «تقلید» است. همچنان که دوره «بازگشت ادبی»‌در تاریخ ادبیات ما،‌ عصر رونویسی و گرته‌برداری از آثار شاعران بزرگ است. دور شدن از منزلگاه رسالت ‌‌مداری و بیدارگری و فرو افتادن در باتلاق عفن «روزمره گی» و انفعال ادبی، بزرگ ترین آفتی است که می‌تواند ادبیات یک جامعه را از مسیر تکامل و بالندگی بازدارد و آن را در سراشیبی «تفنّن»، دستخوش «رخوت» و «رکود» سازد و از نقش‌آفرینی مؤثر در حیات اجتماعی و سیاسی یک جامعه بازدارد.
ادبیات زنده و پویا، ما را به هم‌افزایی، هم‌اندیشی، مشارکت اجتماعی و گفتمانی اصلاح‌گرانه فرا می‌خواند. حال آن که ادبیاتی که در حصار تارهای عنکبوتی «روزمرّگی» دست و پا می‌زند، ما را به سیاه چاله‌های «ایستایی» و «دلمردگی» رهنمون می‌شود و از اهداف متعالی انسانی و متعالی باز می‌دارد.


۲ – نظم تشکیلاتی:
امام علی (ع) می فرمایند: «اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم.» شما را به تقوای الهی و نظم در کارها توصیه می‌کنم. (نهج البلاغه نامه ۴۷،ص۹۷۷٫)
این نظم تشکیلاتی را در فعالیت های شهرستان ادب به خوبی می توان حس کرد. این نظم باعث آینده نگری و برنامه ریزی منسجم برای پیشبرد امور برنامه‌های شهرستان ادب شده است. متاسفانه بسیاری از نهادهای اداری جامعه ما از این نظم فاصله گرفته اند و به عمل زدگی، روزمرگی و روزمره گی گرفتار شده‌اند. نهادهای دولتی به فعالیت های فرهنگی نگاه تقویمی، مناسبتی و سلیقه‌ای دارند. در واقع بسیاری از فعالیت‌های این نهادها صرفاً با هدف ارائه عملکرد و «بیلان کار» صورت می گیرد. از همین رو نگاه بسیاری از مدیران فرهنگی به اصحاب فکر و فرهنگ، نگاه ابزاری ست . دیگر این که فعالیت ها مقطعی و بی بنیان است و تداوم و استمراری ندارد؛ به این معنا که با عوض شدن مدیر فرهنگی یک نهاد، کارنامه آن فعالیت برای همیشه بسته می شود و مدیر جدید با سلیقه ای دیگر، در راهی جدید گام بر می‌دارد.
خوشبختانه شهرستان ادب از این عیب و آسیب فرهنگی مُبراست؛ زیرا بر اساس یک نقشه راه و به صورت هدفمند حرکت می‌کند. به همین خاطر است است که برنامه‌های شهرستان ادب تداوم و استمرار و برکت دارد.


۳ – توجه به دغدغه های فرهنگی و توصیه های راهبردی رهبر معظم انقلاب در حوزه شعر:
جامعه ادبی ما به مقام معظم رهبری تنها به عنوان یک عالم دینی و رهبر سیاسی نگاه نمی‌کنند، بلکه علاوه بر این‌ها، مقام معظم رهبری را در کنار سایر فضایل و کرامات، به عنوان ادیبی دقیقه یاب و منتقدی تیزبین می شناسند که درک محضر و بهره‌مندی از نقدهای عالمانه این شخصیت فرهیخته را در ارتقای کیفی آثار ادبی خود مؤثر می‌دانند.
به راستی نیز برای جامعه هنری و ادبی ما باعث مباهات وافتخار است که رهبری نظام مقدس جمهورس اسلامی شخصیتی عالم، هنرمند، ادیب و صاحب تألیفات علمی و فرهنگی فراوان است . شخصیت بی بدیلی که بیش از هر نویسنده و شاعری بر هنر و ادبیا ت احاطه و اشراف دارد و بیش از هر شاعر و نویسنده حرفه‌ای رمان و داستان و شعر خوانده است .
اشراف و تسلط مقام معظم رهبری به ظرایف و دقایق هنر و ادبیات معاصر، گاهی باعث شگفتی و غبطه اصحاب فرهنگ و هنر می‌شود! این که هیچ رمان و مجموعه شعر تازه منتشر شده ای از نگاه تیز بین مقام معظم رهبری با همه مسئولیت ها و مشغله های ساسی و اجتماعی به دور نمی‌ماند، به راستی نیز جای شگفتی دارد.
شهرستان ادب از جمله نهادهایی ست که نه تنها به دغدغه های فرهنگی و توصیه‌های راهبردی رهبر انقلاب در حوزه شعر توجهی ویژه دارد ، بلکه به شهادت برنامه هایی که در طول سال دارد به دنبال عملیاتی کردن آنهاست. چیزی که سایر نهادهای فرهنگی از آن سخت غافل‌اند.


۴ – استعدادیابی و برنامه‌ریزی برای رشد استعدادها (آموزش و نقد):
یکی از فعالیت‌های هوشمندانه، تاثیرگذار و درخشان شهرستان ادب، برگزاری اردوهای آموزشی با هدف «استعدادیابی» و برنامه ریزی آموزشی برای رشد استعدادهاست. متاسفانه بسیاری از نهادهای فرهنگی فقط به برگزاری جشنواره و کنگره و همایش و … اکتفا می‌کنند و بعد از برگزاری جشنواره ، جوانان مستعد را بدون هیچ برنامه ای به حال خود رها می کنند. حال آن که بعد از استعدادیابی باید برای رشد و شکوفایی آنها برنامه‌ریزی آموزشی کرد. شهرستان ادب در این حوزه کارنامه درخشانی دارد، به طوری که بسیاری از شاعران نوجوان بعد از شرکت در دوره های آموزشی این موسسه قد کشیده اند و امروز به شاعران نام آشنایی تبدیل شده‌اند.


۵ – دوری از سیاست‌زدگی در فعالیت‌های ادبی:
یکی دیگر از ویژگی های قابل تحسین شهرستان ادب، دوری از سیاست زدگی در فعالیت های ادبی ست. بی توجهی به چالش های کاذب سیاسی و آلوده نشدن به سیاست زدگی و سیاسی کاری، خیلی از اهالی ادب را به همکاری با این مؤسسه تشویق کرده است. به طوری که بسیاری از بزرگان و نام آوران عرصه شعر و ادب به عنوان استاد و مُدرس، با افتخار در دوره های آموزشی این موسسه شرکت می‌کنند.


۶ – ایجاد تسهیلات برای چاپ آثار نوقلمان:
از آنجا که نوجوانان و جوانان شاعر برای چاپ آثار خویش بضاعت مالی چندانی ندارند، ایجاد تسهیلات برای چاپ آثار آنان خدمتی بزرگ به جامعه ادبی محسوب می شود. یکی دیگر از فعالیت های ارزنده و قابل ستایش این نهاد خودجوش فرهنگی از آغاز تا کنون ایجاد تسهیلات برای چاپ آثار نوقلمان بوده است. کاری که انگیزه رشد و پیشرفت را در شاعران جوان تقویت می کند. البته این حمایت ها باید با دقت و ظرافت کافی صورت گیرد تا خدای نکرده باعث دامن زدن به «توهم شاعری» نشود.
رمز موفقیت شهرستان ادب را باید در ویژگی هایی که به آنها – به صورت اجمال – اشاره شد، دانست. با آرزوی باروری و بالندگی هر چه بیشتر برای این موسسه که در راه ارتقای شعر و ادبیات مؤمنانه و عاشقانه گام بر می‌دارد.

ضرورت تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب

___________________________________________________________________________________________________________________________________

.

یادداشت/ رضا اسماعیلی

ضرورت تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب

.

.

دبیر علمی هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر نوشت: بی‌هیچ اغراقی، شاعرانی چون «براتی‌پور» تاریخ مجسم ادبیات روزگار ما بودند که متاسفانه و به هر دلیل ما از تکلم کرامات آنان غافل بودیم تا به دست اجل از شاخسار ادب چیده و برگزیده شدند.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «رضا اسماعیلی» شاعر، دبیر علمی بیست و دومین دوره کنگره ملی شعر دفاع مقدس و دبیر هفدهمین جشنواره شعر فجر به بهانه هفتمین روز درگذشت استاد «عباس براتی‌پور» شاعر پیشکسوت و نام‌دار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داد که می‌خوانید؛

***

به انگیزه کوچ شاعر پیشکسوت انقلاب، استاد عباس براتی‌پور

ضرورت تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب

فرصت شمار صحبت، کز این دو راهه منزل
چون بگذریم دیگر، نتوان به هم رسیدن
(حافظ)

استاد عباس براتی پور، از پیران و پیشکسوتان شعر انقلاب، همچون بسیاری از بزرگان ادبی که رفتن‌شان غافلگیرمان کرد، با فراخوان حضرت دوست شال و کلاه کرد، و به سبکباری نسیم بهاری از میان ما رفت.

بی‌هیچ اغراقی، شاعرانی چون براتی‌پور تاریخ مجسم ادبیات روزگار ما بودند که متاسفانه و به هر دلیل ما از تکلم کرامات آنان غافل بودیم تا به دست اجل از شاخسار ادب چیده و برگزیده شدند.

و امروز ما دریغاگوی سفرکردگان بسیاری از قافله فکر و فرهنگیم که هر چند جایشان در قلب ما سبز است، ولی از توفیق درک حضورشان محرومیم و مغموم.

با کمال تاسف باید گفت اگر امروز برای شناخت زنده یاد براتی‌پور و معرفی او به نسل‌های آینده به دنبال منابعی مستند و موثق باشیم، در کمال ناباوری به این نتیجه می‌رسیم که در این خصوص دست‌مان خالی است و هیچ منبع قابل استنادی برای این منظور نداریم! حال آن که زنده یاد براتی‌پور از فردای پیروزی انقلاب تا آخرین روزهای حیات خویش، در عرصه ادبیات انقلاب حضوری فعال و تاثیرگذار داشت. مدیریت جلسات نقد شعر حوزه هنری به مدت ۱۹ سال و تربیت و هدایت نسلی از شاعران جوان، موید این تاثیرگذاری است که انکار آن دور از انصاف است.

اگر فکر می‌کنید در این مورد اغراق کرده‌ام، کافی است خودتان کمی جست و جو کنید تا به درستی این ادعا پی ببرید.

کوچ استاد براتی‌پور و دیگر نام آوران عرصه شعر و ادب و کوتاهی ما در دیدن و شنیدن و برکشیدن آنها، بار دیگر ضرورت و فوریت تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب اسلامی را به ما گوشزد می‌کند. دکتر محمدرضا سنگری چرایی این ضرورت را چنین بیان کرده است: «ادبیات انقلاب کشور ما نباید فرصت حضور آفرینندگان آثار انقلابی را از دست بدهد؛ چرا که اگر آن‌ها دیگر در بین ما نباشند، نمی‌توانیم آثار تولیدی آن‌ها را به‌خوبی بشناسیم. هنگامی که خودشان در دسترس باشند امکان گفت‌وگو با آن‌ها فراهم است و ما این‌گونه می‌توانیم درک بهتر و درستی از آثارشان داشته باشیم.»

استاد براتی‌پور رفت، بی آن که ردّپای روشنی از شخصیت و سلوک ادبی آن عزیز سفر کرده در قاب و قالب تاریخ شفاهی، یادنامه، جشن نامه، شناخت نامه، صدای شاعر، مستند تلویزیونی و... در دست داشته باشیم. این برای ادبیات ما خسران و نقصان بزرگی است.

.

صیانت از چیستی و هستی ادبیات انقلاب

برای مانایی و ماندگاری و انبساط و حیات شجره طیبه ادبیات انقلاب اسلامی، ضرورت امروز «مستندسازی» و تدوین «تاریخ شفاهی» این گونه ادبی است. اهتمام جد‌ی در پرداختن به شعر و ادبیات انقلاب، ارایه تعریفی دقیق و قابل استناد، تبیین مولفه‌های آن و کالبد‌شکافی و آسیب‌شناسی این‌گونه ادبی، یکی از ضرورت‌هایی است که بی‌ اعتنایی به آن می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای نسل امروز و فردای انقلاب به همراه داشته باشد. غفلت از این مهم، به معنای به مخاطره انداختن «چیستی و هستی» ادبیات انقلاب اسلامی است.

امروز اگر ما در صدد تعریف و تبیین ادبیات انقلاب و تکریم و تعظیم چهره‌های شاخص و ماندگار آن نباشیم، بدون شک بخش عمده‌ای از هوی‍ت مل‍ی و تاریخی خویش را به دست فراموشی سپرده‌ایم. بی‌توجهی به این مهم، و عدم صدور شناسنامه برای شعر انقلاب بعد از گذشت بیش از چهار دهه، باعث تاراج این سرمایه عظیم معنوی توسط فرصت طلبانی خواهد شد که با این گونه ادبی هیچ نسبتی ندارند. این بی تعریفی در نهایت منجر به تحریف و استحاله این جریان شعری و مصادره به مطلوب کردن آن توسط دیگران خواهد شد.

بی‌هیچ تردیدی زمان آن رسیده است که شاعران، پژوهش گران و ادبای عصر انقلاب به ارائه تعریفی کاربردی و شفاف از شعر انقلاب بپردازند تا این مولود مبارک که امروز دوران میانسالی خود را پشت سر می‌گذارد، بتواند با مکاتب ادبی جهان به تعامل و گفتمان سازنده بپردازد. لازمه این کار معرفی شایسته و بایسته نسل شاعران انقلاب اسلامی به همراه تبیین مولفه‌های سبکی (ساختاری و مضمونی) این جریان و نظریه پردازی در باره آن است.

اگر به این اتفاق دست پیدا کنیم، بدون شک دیگر امکان دست‌اندازی دیگران بر این جریان نیست و می‌توان به تثبیت شعر انقلاب فکر کرد و حتی از بانیان دیگر مکاتب ادبی و طرفداران شان خواست تا به شکلی جدی به این پدیده توجه کنند. با برکشیدن و تکریم نام آوران شعر انقلاب، علاوه بر این که زمینه برای باروری و بالندگی بیش تر این گونه ادبی فراهم می‌شود، راه برای ترجمه و معرفی آثار ارجمند شاعران انقلاب به علاقه‌مندان شعر و ادبیات در ایران و سراسر جهان هموار خواهد شد.

ناگفته نماند که در سال‌های اخیر در حوزه تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب، وزارت ارشاد، حوزه هنری و شهرستان ادب - به صورت پراکنده - گام‌هایی برداشته‌اند. همچنین به همت حسین قرایی - نویسنده و پژوهشگر ادبی - به صورت ذوقی و خودجوش تلاش‌هایی در این حوزه صورت گرفته که حرکتی قابل ستایش، اما ناکافی است. بدیهی است اقداماتی از این دست نیازمند حمایت جدّی و پشتیبانی مادی و معنوی نهادهای مسئول و متولیان فرهنگی است که امید است با برنامه ریزی‌های روش‌مند و هدفمند در آینده تداوم یابد.

حرف آخر این که باید صادقانه و بی‌هیچ عذر و بهانه‌ای بپذیریم که ما در حوزه تدوین تاریخ شفاهی ادبیات انقلاب کم کاری و کم فروشی کرده‌ایم و با وقوف به این دقیقه، همت کنیم که در آینده نزدیک این کوتاهی را جبران کنیم - اینچنین باد.

.

خبرگزاری دفاع مقدس، شنبه 9 اردیبهشت 1402

https://defapress.ir/fa/news/585781/